گزینگویه 33
بخواه، بگذار اولین تفاوت تو با بقیه، خواستن باشد.
گزینگویه 32
کار چشم، تماشای قصهای است که نور میگوید.
گزینگویه 31
برای کسب تجربه انتخاب کنید؛ تجربه که باشد، انتخاب راحت میشود.
گزینگویه 30
شروع یا با شک همراه است یا با حسرت.
گزینگویه 29
هدف را روشن کنید؛ مسیر همیشه تاریک است.
گزینگویه 28
به سرم زد کاری کنم، ضربه مغزی شدم.
گزینگویه 27
آن که خواست، جنگید و تغییر یافت، نوشتنی شد.
گزینگویه 26
مشکل این است که اغلب حجم فکری را با حجم کاری اشتباه میگیریم.
گزین گویه 25
کافی است انفعال را یک ویژگی خوب بدانیم، آنگاه هر اقدامی گناه خواهد بود.
گزین گویه 24
اومدم از بغل برم رفتم تو حاشیه.