وارد کلاس میشود. شوق هنرجویان او را به وجد آورده. جلسهی بازخورد است.
مینشیند. بعد از خوش و بش کوتاهی بررسی متنها آغاز میشود. به نوشتهها چشم میدوزد.
با خواندن هر اثر از قوت و ضعف متنش میگوید. به همین شیوه یک ساعت پیش میرود. بیوقفه. خیره به متنها.
با پایان نوشتهها، سرش را بالا میآورد. یک باره ته دلش خالی میشود. از کلاس بیرون افتاده. صفحه را میبندد و دومرتبه باز میکند.
اثری از شاگردها نیست. در نبودش، کلاس خالی شده است.