غافلگیر شد. قتل کار پسر نبود. زورش گرفت.
رمان را بست و کتاب دیگری برداشت. اینبار دقیقتر میخواند. هرچه جلو میرفت تعداد مظنونینش بیشتر میشد. شک داشت. به تمام شخصیتها شک داشت. همه را قاتل میدید تا غافلگیر نشود. برایش مهم نبود داستانی که میخواند، جنایی نیست.
2 پاسخ
کاری که خیلی وقتا با بخشهای غیرجنایی زندگیمون میکنیم، چون نمیخوایم غافلگیر بشیم. دوستش داشتم. عالی بود ماهان ابوترابی عزیز
قشنگ بود. داستانکهاتون خیلی جالبه اینکه فقط با چند خط به مخاطب کلی مفهموم رسوند، غافلگیرش کرد از این رو کرد به اون رو کرد، تاثیر گذاشت، شگفت انگیزه.