داستانک «غافلگیری»
گذاشتنش داخل. در را بستند. هیجانزده چشم بست. قرار بود به وقتش غافلگیری مهمانی باشد. انتظار اما طولانی شد. هفتهها گذشت. به ماه رسید. ولی کادو هرگز باز نشد.
گذاشتنش داخل. در را بستند. هیجانزده چشم بست. قرار بود به وقتش غافلگیری مهمانی باشد. انتظار اما طولانی شد. هفتهها گذشت. به ماه رسید. ولی کادو هرگز باز نشد.